2- دنياي عجيبي است. ما روزبهروز از درك بيواسطه حقيقت دورتر ميشويم. نخستين چيزي كه بين ما و حقيقت حجاب انداخت «كلمه» بود. پيش از آنكه اشيا را با واسطه كلمات در ذهن به ياد بياوريم، درك ما از پيرامون خود هيچ ميانجي ديگري نداشت. ما ناگزير شديم تا بر تن هستي لباسي بپوشانيم كه بشود آن را ديد و منتقل كرد، حتي اگر ديگر همه حقيقت نباشد. چندي بعد كه بزرگتر شديم دنياي حرفها برايمان مكتوب شد و اين توانايي خواندن و نوشتن اسمش شد «سواد»؛ چيزي كه الان بدون آن بايد خودمان را جزو انسانهاي اوليه تصور كنيم. در ادامه و در كنار كلمات براي ما «واسطه» ديگري براي آگاهي از واقعيتهاي پيراموني خلق شد؛ واسطه ديگري به نام «رسانه» كه آن هم به سواد مخصوص بهخود نياز دارد. آيا شما سواد رسانهاي داريد؟ يا بيسواد هستيد؟ پاسختان به هر دو سؤال كه «نخير» نيست؟ حالا ميشود تناقض آن سؤالهاي سركاري دوران كودكي را كمي حل كرد. ميشود هم بيسواد خواندن و نوشتن نبود و هم سواد لازم براي زندگي در دنياي جديد را نداشت.
3- اسماش را گذاشتهاند «سواد رسانهاي» خارجياش ميشود: Media Literacy مثلا نگفتهاند آموزش يا تحصيلات رسانهاي تنها به يك دليل واضح، اينكه شما بدانيد كه براي انسان امروزي داشتن سواد رسانهاي درست مثل سواد خواندن و نوشتن امري واجب و لازم است. سواد رسانهاي موضوعي براي متخصصان رسانهاي نيست بلكه آموزشي است ويژه عموم مردم. همه بايد حداقلي از اين سواد را داشته باشند وگرنه در دنياي امروزي مثل عهد باستان انساني بدوي بهشمار ميآيند. ما امروز در دنيايي رسانهاي شده زندگي ميكنيم. همهچيز به واسطه رسانهها بهدست ما ميرسد.
ابزارهاي رسانهاي حتي تا بناگوش ما هم آمدهاند. زندگي ما ديگر بدون راديو، تلويزيون، خبرگزاريها، روزنامهها، اينترنت، شبكههاي اجتماعي، بازيهاي رايانهاي، موبايل، عكس، فيلم، سينما و بقيه ابزارهاي ارتباطي و رسانهاي ممكن نيست. در اين جهان جديد كه همهچيز با واسطه جديدي به نام رسانه بر ما عيان ميشود، اگر فهم و درك مناسبي از اين ابزارها نداشته باشيد مثل يك انسان بيسواد، كم توان و عقبافتاده خواهيد ماند. از همه مهمتر اگر قادر به تحليل و ارزيابي مناسبي از انبوه پيامها و كاركردهاي رسانهاي اين «واسطه جديد حقيقت» نباشيد به راحتي اسير كساني خواهيد شد كه مالك، گرداننده و يا سازنده اين دنياي جديد و پرهياهو هستند.
4- امروزه در بسياري از كشورها، آموزش سواد رسانهاي يك پروژه ضروري براي همه است. از نظر آنها افراد از عنفوان جواني بايد به مهارتهايي براي درك و تحليل رسانهها دست پيدا كنند؛ امري كه در كشور ما مغفول واقع شده است. روزگاري درصد افراد باسواد ما پايين بود و لازم بود نهضت سوادآموزي راه بيفتد و بخواهد كه همه جاي ايران را مدرسه كند. ما الان از آن مرحله گذشتهايم. در دنيايي كه حتي جنگ فيزيكي نيز به دنياي مجازي رسانهها كشيده شده، هماكنون نيازمند راهاندازي «نهضت سوادآموزي رسانهاي» هستيم. بايد دوباره ايران را مدرسه كنيم، اين بار اما نه براي يادگرفتن كلمات، بلكه براي يادگيري الفباي رسانهها. شايد اين ستون درادامه بتواند گامي هرچند كوچك در اين راه بردارد. با ما همراه باشيد، هر هفته چهارشنبهها از همين جا شما را به دنياي سهل و ممتنع رسانهها خواهيم برد.
*پژوهشگر علوم ارتباطات
نظر شما